"دیدگاه"
فاجعه بم، حادثهاي بود كه از ديدگاههاي مختلف در جامعه مورد بررسي قرار گرفته است كه شايد پر رنگترين موضوع مورد توجه "بحران مديريت" و "مديريت بحران" بوده است.
شدت صدمات جاني "زلزله"، فضاي پژوهش در رابطه با زلزله را در جامعه بوجود آورد، اين سئوال اساسي را در ذهن انديشمندان و متفكرين جامعه شكل گرفت كه چنين بلايايي چگونگي بايد مديريت شود و چگونه ميتوان براي آن برنامه داشت. صدها سئوال در اين راستا طرح و همه تلاش نمودند به آن پاسخ دهند.
اما...
نگارنده فارغ از محدوديت هاي اجتماعي و رواني، فرهنگي و بعضاً اخلاقي و در
فقط آنگاه كه آنان را سرپا شور در كلاسهاي آموزشي بچه ها مي ديدند باوري شكل مي گرفت كه مي توانست راه را براي همكاري هموار نمايد. ادبيات غيردولتي به پشتوانه فعاليت خالصانه اين سازمانها و توجه نهادينه دولت به امور غيردولتي ها زودتر از خود آنان وارد سيستم دولتي گرديده بود. بم عرصه اي عملي براي درك مفاهيم اين ادبيات بود. چاشني تلخ اين آموزش همگاني ويراني و مصيبت هايي بود كه رو در روي همه قرار داشت و روز به روز مسئوليت دو نيرو را براي ''هماهنگي'' جدي تر مي كرد. در شرايطي كه:
¨ بم، پر از غريبه هايي بود كه تلاش مي كردند بوي آشنا را بدهند.
¨ بم، پر از آدمهايي بود كه با فرهنگ هاي متفاوت قدم در عرصه فرهنگي خاص شهرستان بم نهاده بودند.
¨ بم، پر از آدمهايي بود كه خواسته و ناخواسته مبلغ فرهنگ خود بودند و همه سرشار از روحيه كه بتوانند مردمي غم زده و خسته را آرام نمايند.
¨ بم پر از آدمهايي بود سرپا شور بودند كه يك كاري بكنند و تشنه دانستن اينكه چه بايد كرد؟
¨ بم ويرانه اي از يك اثر تاريخي را در بر گرفته بود، كه علاقه مندان به فرهنگ و هنر و تاريخ وقتي به آن وارد مي شدند، ابعاد بزرگ اين فاجعه انساني ارگ را از ياد آنها مي برد.
¨ بم، پر از آدمهايي بود كه مي خواستند بدانند كمك ها چه مي شود؟
¨ از همه مهمتر بم پر از غريبه هايي بود كه اگر چه بمي نبودند، همه چيزشان به بم وابسته بود، اگرچه آنها خانه داشتند، اما خانه كه نان نبود.
¨ بم، پر از مديران دولتي بود كه تلاش مي نمودند در سايه چادري هماهنگ مي شدند و در عمل ناهماهنگي توليد مي كردند.
¨ بم، مقصد افرادي بود كه با كنجكاوي آمده بودند اين ويراني را نظاره گر شوند، با نظاره اي كه شايد مفهوم ضد ارزش جديدي را بنام ''تور ويرانگردي'' ظهور مي داد.
¨ بم، پر بود از سازمانها و تشكلهاي غيردولتي كه مي خواستند هماهنگ شوند كه نشدند.
¨ بم، ميهماندار خارجي هايي بود كه آمده بودند كمك كنند و آمار كمك هاي آنها شب ها در چادرهاي جلوي خانه هاي ويران شده بم جمع و تفريق مي گرديد و صبح دهان به دهان مي گشت.
¨ بم، حضور سازمان ملل متحدي را تجربه مي نمود كه پيام دوستي و همدردي و كمك ملل دنيا را براي اهالي بم آورد و چادرهاي آبي مركز هماهنگي خارجي هاي دولتي و غيردولتي خبر از اين حضور مي داد. آنهم بگونه اي كه بم مترجم كم آورده بود .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر