۳/۱۲/۱۳۸۸

مافياي دارواز توهم تا واقعيت ( درباره سريال تلويزيوني فاكتور 8)

مافياي دارو

از توهم تا واقعيت

درباره سريال تلويزيوني فاكتور 8


مهرداد طهماسبي – روزنامه محراب همدان

گردش مالي بسيار بالا و سود سرشار در مبادلات بازار دارو آن قدر وسوسه انگيز است كه تقريبا تمام كشورهاي جهان با مسائلي چون قاچاق دارو و شبكه هاي مافيايي آن دست به گريبانند.

تجارت دارو به دليل منحصر به فرد و تخصصي بودن آن مي تواند فرصتي دندان گير را براي سوداگران و سوءانديشان فراهم نمايد. به طوري كه گاه حتي برخي متخصصين امور مرتبط با مسائل دارويي نيز عطاي سوگندنامه خويش را به لقاي آن بخشيده و خود را در شبكه هاي مافيايي دارو سهيم مي نمايند. امروزه عرصه بهداشت و درمان آن قدر مورد توجه ممالك مختلف اعم از جهان سوم، در حال توسه و توسعه يافته قرار گرفته كه اختصاص بودجه هاي فراوان و عظيم براي آن غير قابل اجتناب مي نمايد. در واقع رقابتي كه در ظاهر بيشتر در ميان شركت هاي توليدكننده دارو ميبايستي وجود داشته باشد، به سمت دولت ها و مصرف كنندگان گسيل شده است.

اكنون كشورهاي مترقي يكي از افتخارات خود پس از توليد داروهاي گرانقيمت و خاص را در استفاده مردم كشور خويش از بهترين انواع داروها مي دانند.

اما حوزه بيماري هاي خاص و داروهاي آن همان طور كه از نام آن نيز پيداست، داراي شرايط ويژه و منحصر به فردي است كه به دليل حجم بالاي مبادلات دارويي، سوداگران را به تكاپو وامي دارد. بديهي است اهميت حياتي داروهاي بيماران خاص، يكي از مهم ترين دلايل تشكيل بازارهاي سياه و به وجود آمدن شبكه هاي مافيايي است. تفاوت ميان تعابيري چون بازار سياه و شبكه هاي مافيايي به علاوه مشكلات مبارزه با اين نوع اعمال غيرقانوني از جمله مباحثي است كه در گفتگوي اختصاصي با مديرعامل كانون هموفيلي ايران بدان پرداخته شده است.

احمد قويدل كه در سال هاي اخير به عنوان يكي از اعضاء هيات مديره كانون هموفيلي ايران نيز معرفي شده است، دوره هاي گذار متفاوتي از مشكلات و چالش هاي پيش روي بيماران هموفيلي را تجربه نموده كه در گفتگوي ذيل بخش هايي از آن را با محراب در ميان مي گذارد. مدير ارشد ساختمان كانون؛ واقع در خيابان وصال شيرازي تهران همچنين به پرسش هاي ما در خصوص سريال در حال پخش "فاكتور هشت" نيز پاسخ گفت.

آقاي قويدل! ضمن سپاس از اينكه دعوت محراب را براي انجام مصاحبه پذيرفتيد، خواهش مي كنم با عنايت به سريالي كه اين روزها در مورد داروي بيماران هموفيلي (فاكتور هشت) پخش مي شود، بفرمائيد آيا مسئله مافياي دارو و بازار سياه در ايران به اين شكل صحت دارد؟

اساسا مطالبي كه در قسمت هاي ابتدايي اين سريال پخش شد، حقيقت ندارد. زيرا كه نه ظرفيت خريد دارو و نه نياز روزانه به دارو اين اجازه را نمي دهد كه بيماران فاكتور هشت خود را با قيمت گزاف از بازار سياه تهيه نمايند. اين سريال درك غلطي براي بيننده ايجاد مي كند و آن هم وجود بازار سياه براي بيمار است. بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه بيشتر داروهاي مورد حمايت دولت كه در بازار سياه خريداري مي شود، در ايران فروش ندارد. چندي پيش كه نيروي انتظامي تلاش گسترده اي را براي كشف داروهاي قاچاق و شبكه مربوط به آن انجام مي داد، هيچ وقت حتي يك ويال فاكتور 8 نيز جزء كشفيات نبود. با وجود اين آمارها ما كنجكاو شديم و خود من به شخصه زماني كه به طور ناشناس به ناصرخسرو سر زدم و جعبه آن را نشان دادم، متوجه شدم اين دارو كاملا براي فروشندگان آشناست. وقتي به آن ها مي گفتم قصد تهيه مثلا 20 ويال فاكتور 8 را دارم، با تمسخر اظهار مي كردند: "اين دارو را بالاتر از 5 هزار تومان نمي خرند و تو هم آمده اي قيمت بگيري!" جالب است كه اين مسئله را نيز در نظر بگيريم كه قيمت فاكتور هشت در بازارهاي جهاني بين 200 تا 250 دلار آمريكاست؛ يعني دولت براي خريد هر ويال فاكتور 8 انعقادي بيماران هموفيلي بايد مبلغي معادل آن رابپردازد. اين دارو در زمره داروهاي گران قيمت محسوب مي شود. من حتي موبايل يكي از افرادي را كه موفق به جلب اعتماد وي شده بودم را در اختيار دادسراي جرائم پزشكي قرار دادم كه متوجه شدم در بهترين شرايط، داروي 250 دلاري را به قيمت 6 هزار تومان مي خرند.

به نظر شما آيا ممكن است فرد بيمار با توجه به كمياب بودن و احتياج خود به فاكتور 8 و يا اقسام ديگر داروهاي بيماران خاص، آن را بفروشد، آنهم به قيمت 6 هزار تومان؟!

اصلا! اين داروها را بيمار نمي فروشد زيرا به آن نياز دارد. اولا بايد اين موضوع را حل كنيم كه مافياي دارو با بازار سياه تفاوت دارد. مافياي دارو يك جريان اقتصادي است كه بر خلاف آنچه بيشتر مردم مي پندارند، حتما افراد خارجي در آن دخيل نيستند. به خاطر دارم در سال هاي گذشته وزراي بهداشت، رئيس سازمان انتقال خون و مديران مرتبط با امر بهداشت و درمان اظهار مي كردند در مافياي دارو به دنبال خارجي ها نباشيد. من معتقدم مافياي دارو يك سري روابط، فراي ارتباطات عادي است. زنجيره پياده نظام اين مافيا نيز افراد خودي در كشور هستند. حتي مي تواند مقامي باشد كه به وظايفش درست عمل نمي كند. مافياي دارو شخص نيست؛ يك سري روابط است كه محيط لازم را براي وارد كردن جنس خارجي، محدود كردن توليد ايراني، وارد كردن اجناس نامرغوب و... فراهم مي كند.

اما بازار سياه، بازاري است كه تلاش مي كند داروهايي را كه دولت وارد نموده را از كشور خارج سازد. در واقع كسي كه براي خريد فاكتور هشت به ناصرخسرو مي رود، بيمار نيست كه متاسفانه در سريال اين به درستي نمايش داده نمي شود. يك نكته تكميلي ديگر اينكه بازار سياه، دلال بازي، جمع آوري يارانه اي و خارج كردن دارو از سيستم را شامل مي شود و مافيا به دنبال بازار و مصرف دارو مي گردد.

لطفا براي تنوير افكار خوانندگان، درخصوص اين توضيح كه " مافياي دارو يك سري روابط فراي ارتباطات عادي است"، مثالي ذكر كنيد.

مثالي درباره يك داروي خاص مربوط به يك بيماري خوني: در سايه مسافرت هاي خارجي به سمينارهاي آموزشي، در مدتي كوتاه پزشكان با تشكيل مجموعه اي از اين ارتباطات، پشت سرهم اين داروي گرانقيمت را به بهانه هاي مختلف براي بيمار تجويز مي نمودند! يعني يك داروي چند ميليون توماني به راحتي تجويز آسپرين و بدون آنكه واقعا مورد مصرف آن سنجيده شود، تجويز مي شد و ميلياردها تومان ارز به همين راحتي از كشور خارج مي شد!

يعني مافيا با يك برنامه ريزي هم نياز را تامين كرد و هم رابطه دولتي به وجود آورد كه داروي مورد نياز را خريداري نمايند. مافيا جرياني است كه مي تواند در پيشرفت توليد داروي داخلي اثر منفي بگذارد. نتيجه مي گيريم در حوزه بيماران خاص عملا بازار سياه تعريف ندارد. در همان روزي كه در ناصرخسرو مشغول تحقيق بودم، قصد داشتم فردي را براي دريافت دارو مجاب كنم كه در پاسخ گفت: "مگر دفترچه نداري؟ با دفترچه 5 تا مي دهند! اگر بيشتر بخواهي بايد بيمه تاييد كند بعدش ...!" يعني از تمام سير دريافت دارو توسط بيمار مطلع بود. آن طور كه از شواهد بر مي آمد فاكتور هشت را به سوريه و كشورهاي ديگر قاچاق مي كنند.

توجه داشته باشيد كه اين دارو وقتي از ايران خارج مي شود ارزش پيدا مي كند و به قيمت هاي جهاني (200 الي 250 دلار) به فروش مي رسد.

آيا بازار سياه قابل كنترل است؟ و آيا اراده دولتي مستحكمي براي جلوگيري از آن وجود دارد؟

اين بازار سياه قابل كنترل است اما اراده اي كه ذكر شد وجود ندارد. يك مثال ساده مي زنم: تازه دو سه ماه است بيمه هاي ما توسط شبكه هاي كامپيوتري به يكديگر وصل هستند كه به اين وسيله مي توانيم به جايي برسيم كه هر بيمار هموفيلي فقط يك دفترچه داشته باشد و موجودي دارويي وي كنترل شود. اما مشكل بسيار مهم در اين جا بحث برنامه ريزي دولت است؛ دولت داروها را با رسيد دارويي كنترل نمي كند، بلكه با مبلغ ريالي آن حسابرسي مي نمايد. يعني اگر 100 ويال از فاكتورهاي هشتِ داروخانه اي از سيستم توزيع آن (خداي ناكرده) خارج شود، دولت در آن داروخانه فقط به دنبال مثلا 100 تا 5 هزار تومان مي رود و حتي برگه هاي دفترچه را هم درخواست نمي كند! وقتي داروخانه پول داروها را بپردازد، مشكل به همين راحتي حل مي شود! البته يكي دوسال است سخت گيري ها بيشتر شده. دولت بايد حسابداري داروهاي بيماران خاص را با دقت بيشتري انجام دهد.

اين حسابداري داروهاي بيماران خاص به چه معناست؟ و آيا كانون هموفيلي ايران تاكنون پيشنهادي را به دولت در خصوص بررسي خروجي و ميزان مصرف داروها ارائه كرده است؟

مثلا دولت به تعداد x عدد فاكتور 8 وارد ايران كرده است. تعداد a تا از اين x عدد فاكتور را بيماران از طريق دفترچه هاي تامين اجتماعي، تعداد b تاي آن بوسيله خدمات درماني، تعداد c تاي توسط بيمه كميته امداد و d تاي آن هم از طريق ديگر بيمه ها مثل خدمات درماني ارتش و غيره تحويل بيماران شده است. پس امكان پذير است كه مثلا متوجه شويم در سال 87 و از طريق بيمه تامين اجتماعي چه تعداد دارو ارائه شده. در انتها اگر جمع تمام اين موارد معادل عدد x واردات باشد، دولت مي گويد هرگونه خروجي اين دارو از طريق سوءاستفاده از دفترچه هاست. اما اگر بين جمع موارد مذكور و x فاصله جدي وجود داشته باشد، به اين معني است كه در ازاي خارج شدن داروها از شبكه توزيع، پول جايگزين شده است. البته پولي كه در مقابل قيمت فاكتور 8 دويست دلاري چيزي نيست.

ما به وزارت بهداشت پيشنهاد داديم تا به جاي سخت گيري با بيماران و ايراد اتهام به آنها، انرژي بگذارد و اين حسابداري را انجام دهد. بارها اعلام آمادگي كرده ايم كه شيشه هاي پُرِِ دارو را تحويل بگيريم، باركد بزنيم و با شمارش تحويل دهيم. با بيمه ها ارتباط روزمره داشته باشيم و معلوم كنيم كه آيا با x واقعي فاصله اي هست يا نه؟

آيا شواهدي مبني بر قاچاق داروهاي ايران به خارج از مرزها وجود دارد؟

بله! فدراسيون جهاني هموفيلي سه سال پيش اعلام كرد در جمهوري آذربايجان، براي رسيدن دارو به ايران انتظار مي كشند. حتي برخي از اعمال جراحي را مسكوت مي گذارند تا از محموله دارويي ايران استفاده كنند! اين كشور به تازگي به جمع خريداران فاكتور 8 در جهان اضافه شده است، در حاليكه تاكنون از داروهاي خريداري شده توسط ايران استفاده مي كردند.

در اين زمينه نيز پيشنهادي به مسئولين امنيتي ارائه داديم و گفتيم نوشته هاي روي جعبه هاي دارو را فارسي درج كنيد تا در خارج از مرزها و براي حتي افراد عادي نيز قابل شناسايي باشد.

آماري در خصوص ميزان ضرر و زيان وارده بر ايران در باب قاچاق دارو تاكنون به دست شما رسيده است؟

اصلا در اين زمينه عدد و رقم وجود ندارد. اما از راه هاي ديگري مي توان به عمق مسئله پي برد: دولت ما اعلام مي كند تامين داروي بيماران هموفيلي در سطح 5/1 واحد بين المللي است. (حداقل استاندارد فدراسيون جهاني هموفيلي و سازمان بهداشت جهاني براي دسترسي دارو عدد 1 است) يعني دولت از حداقل استاندارد جهاني يك نيم اضافه هم براي بيماران دارو تهيه مي كند. پس ميزان دارو با مصرف منطبق نيست. اگر اين 5/1 مصرف دارو به طور واقعي انجام پذيرد، بيماران ما بسياري از مشكلات كنوني خود را نخواهند داشت.

براي اينكه فاصله را با درمان مطلوب همراه سازيم و درك كنيم، بايد به اروپا و آمريكا اشاره كنيم كه در اين كشورها 3 تا 7 واحد است. در كشورهاي پيشرفته قبل از انجام فعاليت توسط بيمار هموفيلي، داروي متناسب با وزن وي را تزريق مي كنند و بصورت يك فرد عادي او را روانه انجام فعاليت مي نمايند. بيشترين مصرف داروي فاكتور 8 نيز در همين كشورها گزارش شده است.

بايد قبول كنيم كه ما اطلاعي از حجم داروي احتمالي خارج شده نداريم. ضمن اينكه موارد بسيار زيادي نيز به دليل بي سوادي خانواده ها و اطلاعات پائين و سهل انگاري پزشكان از دست مي رود.

دولت در برنامه اي كه از سال پيش آن را آغاز كرد قصد داشت با جمع آوري پوكه هاي فاكتور 8 ميزان ويال مصرف شده را اندازه گيري نمايد.

دولت براي اينكه اجازه خروج داروهاي يارانه اي را ندهد، پوكه هاي آن ها را جمع آوري مي كند. اما خيلي جالب است بدانيد جمع آوري پوكه كه رسما هم اعلام مي شود، اصلا جريان ندارد. هيچ بخشي در وزارت بهداشت براي تحويل و شمارش پوكه ها اقدام نمي كند. در اين رابطه بايد به هزاران شيشه خالي فاكتور 8 موجود در انبار كانون هموفيلي، اشاره داشته باشم كه كسي براي جمع آوري آن ها تاكنون اقدام نكرده است.

ما انتظار نداريم كه بازار داروي كشور را كنترل كنيم، بلكه درخواست مي كنيم اين گلوگاه ها را به ما بدهند تا حداقل درخصوص مصرف داروها استعلام كنيم.

آخرين مورد مشهودي كه در بازار داروهاي بيماران خاص اتفاق افتاد و شما ردپاي مافياي دارو را در آن دخيل مي بيند، چه بود؟

به تازگي فاكتور 8 هايي از كشور كره به ايران وارد شده است و كانون هموفيلي نيز بنا بر مسئوليتي كه دارد، اين سوال را از مسئولان مطح كرد كه چرا اين دارو تاييديه بين المللي FDA (سازمان نظارت بر غذا و داروي امريكا؛ بالاترين و معتبرترين نهاد تضمين كننده كيفيت داروهاي ساخته شده در جهان) را ندارد؟ در حاليكه بيماران هموفيلي تاكنون دو معضل جدي درخصوص سهل انگاري در ارائه دارو را متحمل شده اند: ايدز و انواع هپاتيت. وزارت بهداشت نيز در جواب اعلام كرد: "دوبار ويروس زدايي انجام شده است." حال سوال من اين است كه مگر تنها ويروس زدايي كافي است؟ كيفيت پائين دارو مسائل ديگري را نيز به وجود مي آورد. مثلا يك داروي نامرغوب مي تواند شخص را "ضد فاكتور" (Inhibitor) كند، يا اينكه اثربخشي پائين دارو، در آينده همان قيمت نازل را به بيشترين حد ممكن مي رساند.

حتي مسئولين وزارت بهداشت اعلام كردند "حضوري از كارخانه اين دارو در كره بازديد به عمل آورده اند!" تا زماني كه دارو به صورت باليني با داروهاي مشابه مقايسه نشود، چگونه امكان سنجش كيفيت آن فراهم مي شود؟ درواقع تاييديه بين المللي نيز همين كار را انجام مي دهد.

مافيا دارو در ايران قدرتمند است؟

مافياي دارو از مناسبات غير شفاف و ماجراجويي در حوزه بهداشت سوءاستفاده مي كند. مافيا از ناسيوناليسم نيز سوءاستفاده ميكند با القاء اين تفكرات كه چرا از كشور امريكايي خريد مي كنيد، از آسيايي بخريد! يا چرا از آسيايي مي خريد، از مسلمانان تهيه كنيد!

متاسفانه مسير ارتباط مافيا در ايران، آن را به شدت قدرتمند ساخته است. بايد به نكته روشني كه سريال "فاكتور هشت" بدان پرداخته شده نيز اشاره كنيم: در اين سريال به قدرت عظيم مافيا در توليد و توزيع دارو پرداخته شده است. به نظر شما اين فيلم چگونه تهيه شده است؟ اين فيلم در واقع انعكاسي از تراوشات ذهني مسئولين وزارت بهداشت و انتقال خون كشور است كه حدود 30 سال در رگه مطبوعات جاري بوده است. اين فيلم حاصل وهم و خيال نيست، بلكه حاصل اطلاع رساني 30 ساله مسئولين بهداشت و درمان كشور در لايه هاي مختلف اجتماعي است.

جالب آنكه تنها در قسمت اول سريال ده ها اشتباه بهداشتي و درماني ملاحظه شد كه مسئولين وزارت بهداشت نه تنها پاسخي به آن ارائه نكردند، بلكه به نوعي فرصت طلبانه در حال نظاره كردن آن هستند.

در بحث قدرت مافياي دارو بيراهه نرويم. ما در اين زمينه ديدگاه هاي مدون نداريم و اين همان مافياي داروست. يعني مي توان مسئول دولتي را قانع كرد كه چرا اين همه خرج مي كند و محصول آمريكايي وارد مي كند. در اينجا بحث سلامت مردم با دلار اندازه گيري مي شود.

سالها بود كه كشورهاي كره و چين نتوانسته بودند در بازار داروي هموفيلي رسوخ كنند تا زماني كه استفاده غلط از داروها باعث شد ميليون ها دلار ارز دور ريخته شود و ميل دولت ها به استفاده از داروي ارزان قيمت بيشتر شود. حتي خود وزارت بهداشت در موردي اعلام كرد درمان يك بيمار هموفيلي كه در انتها نيز متاسفانه فوت نمود، مبلغي بالغ بر يك ميليارد تومان هزينه روي دست دولت گذاشت. متاسفانه وقتي كه براي درمان يك بيمار هموفيل سقف انجام هزينه از سوي دولت تعيين مي شود، آنجاست كه حمايت دارويي با ريال و دلار اندازه گيري مي شود. گاهي در نامه نگاري مسئولين مشاهده مي شود كه براي مثال آورده اند: "تعداد x عدد دارو معادل 50 ميليون تومان استفاده شد!" مافيا در اين زمان از فرصت استفاده مي كند و مي گويد اين سيستم با درمان كاري ندارد و مبلغ داروها براي آن ها مهم است.

در پايان برخي از نكات مثبت سريال "فاكتور هشت" را ذكر كنيد.

1- اين سريال در سطح ملي توانست مردم را با داروي بيماري هموفيلي آشنا كند. كاري كه از هيچ ارگاني جز صداو سيما بر نمي آيد. من متوجه شده ام كه حتي كم سوادترين آدم ها هم كلمه هموفيلي و نام داروي آن را فرا گرفته اند. در سايه اين سريال تا حدودي توجه عامه مردم و دولتي ها جلب شده است. همچنين خيرين نيز نگاه ويژه اي در آينده خواهند داشت.

2- انعكاس موضوع مافياي دارو و نقش شركت هاي خارجي با توجه به اين انديشه دولتي ها كه همه چيز را هميشه با ديدگاه توطئه آميز نگاه مي كردند، به خودي خود جالب توجه است. من به شخصه منتظر هستم پاسخ دولتي ها در اين زمينه را بشنوم. اما به احتمال فراوان آنها ساكت از كنار قضيه عبور خواهند كرد زيرا اگر پاسخ دهند بايد حرف هاي زيادي را بگويند.

نكات منفي آن؟

1- فضاي اين سريال از واقعيت به دور است. ترسيم مناسبات اجتماعي و تعقيب و گريز شركت ها اصلا در ايران وجود ندارد. اين بيشتر شبيه فرهنگ كشورهاي ايتاليا يا آمريكاست. ممكن است در ايران محققي اذيت شود اما اين فضاي درام و اكشن موجود نيست.

2- مبناي قاچاق دارو كه در اين سريال مورد بحث قرار مي گيرد، غلط است.

3- با وجود اينكه سريال "فاكتور هشت" نام دارد، اما نه بيمار و نه حوزه پزشكي هيچ كدام با آن درگير نيستند. يعني تنها اسم "فاكتور هشت" است كه مشخص مي كند اين سريال درباره بيماران هموفيلي است.

4- مسئله اي كه برخي از مادران بيماران هموفيلي را عصباني نموده، اين است كه مادر حاضر در فيلم هيچ مشخصه اي از مادر يك كودك هموفيلي ندارد. جالب است بدانيد برخي مادران با دفتر كانون تماس مي گرفتند و با عصبانيت اظهار مي كردند كه هيچ وقت مادر بيمار هموفيلي اينگونه برخوردي را ندارد!

5- در "فاكتور هشت" تحقيقات پزشكي درستي انجام نپذيرفته و همان انعكاسات علمي موجود نيز دقيق نيست.

مگر تهيه كننده با كانون هموفيلي در خصوص ساخت سريال مشورت نكرد؟

سراغ ما آمدند اما حاضر نشدند ما فيلم نامه را بخوانيم. ما انتظار داشتيم فيلم نامه را ببينيم تا در جايي از سريال به بيمار هموفيلي توهيني وارد نشود. حتي زماني كه با تهيه كننده فيلم صحبت مي كردم كه اشتباهات را به حداقل برسانيم، وي گفت: "اي آقا فيلم من درام است و در آن مثلث عشقي هم مي بينيد. 4 تا هم قتل اتفاق خواهد افتاد! هموفيلي بهانه است!"

متاسفانه در قسمت هاي اوليه سريال به صورتي يك بيمار هموفيلي را ترسيم كردند كه مادر بيماري هموفيل با تماس با كانون متذكر شد به دليل نوع نگاه اين سريال، خواستگاري فرزند من از سوي خانواده طرف مقابل لغو شده است. سازندگان به اين نكته توجه نكردند كه هموفيلي ها كه تعدادشان كم هم نيست، قرار است در اجتماع زندگي كنند پس نبايد اطلاعات غلط به مردم ارائه كرد. اين موضوع را مقايسه كنيد با قسمتي از مجموعه پرستاران (سريالي استراليايي با بيش از 700 قسمت) كه در آن جوان هموفيل كه قصد كمك به دختري را داشت، درگير حمله يك سگ مي شود. درواقع در طول داستان علاوه بر اينكه بيماري هموفيلي نمايش داده شد، شخصيت هموفيلي به عنوان يك فردِ ياور و همراه با مردم توصيف شد.

هیچ نظری موجود نیست: